سرانجام برجام

سرانجام برجام

سرانجام سنجی برجام و اینکه چه سرانجامی را برای مردم و کشور به همراه خواهد داشت، موضوعی است که چندی اذهان عموم مردم و مسئولان کشور را به خود مشغول کرده است.

مسئله را از طرح سوال یکی از اساتید بزرگوارم مبنی بر اینکه "اگر این مذاکرات با شرایط مذکور به نتیجه برسد واقعا یک موفقیت بزرگ برای ایران و شکستی بزرگ برای آمریکا می باشد! ولیکن پس چرا آمریکا باید به این خفت و خواری بزرگ تن بدهد و شکست را به این راحتی قبول کند در حالی که با هرکدام از گزینه های روی میز خود می تواند ضربات بزرگی را به ایران وارد کند؟؟؟!!!" شروع میکنم.

(درادامه مطلب...)

بله دقیقا همین طور است. با توافقات و تائید نهایی و همزمان با اجرایی شدن برجام آمریکا انرژی هسته ای ایران را به رسمیت می شناسد و اقدام به رفع تحریم های مربوط به انرژی هسته ای ایران می کند. اما به چه قیمت؟؟؟

•     آیا واقعا آمریکا کم آورده است؟؟؟؟؟
•     با عملکرد سران دولت آمریکایی در رسانه های جهان هیچ نقطه ضعفی در طرف آمریکایی دیده نمی شود و از موضع قدرت وارد می شوند و حتی اقدام به تهدیداتی هم می کنند، و این هیچ شباهتی به یک طرف شکست خورده ندارد!!!!!
•     شاید گزینه ای بعنوان اهم و مهم و برنامه ای کوتاه مدت برای هدفی بلند مرتبه در جریان باشد.

قبلا عرض شده است که آمریکا در چشم انداز نظام راهبردی و امنیتی خود انهدام و نابودی جمهوری اسلامی ایران را بعنوان بزرگترین دشمن مقابل آرمان های خود از اولاترین اهداف عملیاتی خود قرار داده است و در سال های اخیر به کرات از صور مختلف مستقیم و واسطه جهان شاهد عملیات ها و رفتارهایی موید بر این هدف بوده است.

پس مسلم است که آمریکا همچین هدف والای امنیتی و راهبردی خود را فدای یک سری مذاکرات در موضوع محدود نمی کند و عقلا توقع بر این است که به نتایج نزدیک به اهداف خود به اندیشد. بنابر این می بایست دنبال برنامه ریزی هماهنگی بر این اساس بود.

شاید به نظر برسد که چطور ممکن است که فردی، گروهی یا رژیمی از اول انقلاب یک سری فعالیت های هماهنگ و هدفمند آن هم بیرون از مرزهای جغرافیایی کشور انجام دهند تا از بازه زمانی حال بیش از 35 سال بعد از آن بهره برداری کنند؟! کاملا ساده است: رژیمی که میداند از اول انقلاب می بایست انقلاب اسلامی را تحریم و شکنجه مالی و امنیتی کند پس میداند که باید با مهره چینی به فردا های این کشور نیز فکر کند؛ چه بسا در طول تاریخ از چنین شخصیت سازی ها و بازی های سیاسی طولانی مدت از سوی صهیونیسم به وفور موجود می باشد.

بهترین راه برای شناخت مسیر پیش رو این است که چندی از جانب دشمن فکر کرده تا بتوانیم با توجه به رویداد های گذشته پدیده های آینده را تخمین بزنیم.

توافق برجام دو سود عمده در داخل و خارج خواهد داشت:

1-    (طیف خارجی) امکان نفوذ فیزیکی و مالی مستقیم آمریکا بعد از 37 سال در داخل ایران و ارتباط گیری مستقیم با سران و عوامل فتنه 88 و پتانسیل های همسو

2-    (طیف داخلی) استفاده تبلیغاتی و سیاسی برخی از جناح ها و جریانات از برجام برای پیروزی در انتخابات مجلس دهم که در اسفند 94 و به احتمال قوی با دور دوم در اوایل اردیبهشت 95 به وقوع خواهد پیوست.

نکته قابل توجه این خواهد بود که سوء استفاده گران تبلیغاتی از این رویداد مدافع و طرفدار دولت نیستند و بنا بر ادعا های خود در رسانه های مختلف صرفا جهت همسویی دولت با آنها اقدام به حمایت از دولت می کنند. واین احتمال جدا شدن از طیف دولت در یک برهه خاص را بیان می کند. و ریز نکته موضوع همراهی این طیف از مجموعه ها با فقته 88 تا جایی که میتوان از ارکان اصلی آن نیز نام برد.

در این میان سران دولت آمریکا با بیانی تهاجمی آماده لغو و مقابله با جمهوری اسلامی ایران در کوچکترین خلف وعده توافقات را شرط اصلی قبول برجام اعلام می کنند. درحالی که اصطلاح مرسوم دبه درآوردن آمریکایی ها در این موضوع کاملا مرسوم و امر طبیعی می باشد.

این اشتراک عمل بین دو گروه تعریف شده می تواند با کمی هماهنگی خالق یک رویداد بزرگ تاریخی در جهان بشود.

بعد از انجام توافق، طیف داخلی با استفاده از شرایط موجود بعد از توافق خواهد توانست با منابع بدست آمده از سوی طیف خارجی(آمریکایی)، خود را پیروز انتخابات مجلس دهم گرداند و اکثریت آرا را به خود اختصاص دهد که با جبهه گیری و ائتلاف های انجام شده دور از ذهن نبوده و قریب الوقوع هم می باشد.

بعد از دست یابی به مجلس اشتراکات میان طیف داخلی و خارجی که قوه مقننه کشور را تحت تاثیر خود دارد  نقش آفرینی می کند:

o       طیف خارجی درخواست اخلاف و درگیری در داخل کشور را دارد، طیف داخلی نیز از جانب پتانسیل جمع شده استراتژیکی فتنه 88 موید و عامل و مشتاق این حرکت است.

o       طیف خارجی خواستار لغو توافق و ایجاد تنش در جو داخلی و خارجی ایران را دارد، طیف داخلی جهت فاصله گیری از دولت و اعلام نالایقی دولت در امر مدیریت امور جهت استفاده برای جو فتنه آینده و نیز برداشت از آن در انتخابات 96 که کمتر از یکسال آینده اش برگذار می شود خواهان و عامل آن خواهد بود.

o       و...

و بعد از آن نیز با توجه به شرایط نامطلوب و امنیتی منطقه ایجاد فضایی بسیار خطر ناک و درگیری های داخلی کامل منطقی به نظر می رسد، اما نکته ای در این صورت شاهد آن خواهیم بود امید طیف داخلی به کمک طیف خارجی در این آب گل آلود جهت مدیریت فضا به نفع شان است که متاسفانه نتیجه ای نخواهد داشت و یکی از اصلی ترین قربانیان این فتنه خواهند بود.

در این شرایط انتظار می رود تا قبل از انتخابات مجلس با رفع تحریم ها و سرمایه گذاری کشورهای خارجی و رونق بخشی به بازار شرایط مطلوبی جهت دست یابی به شرایط مذکور فراهم شود. ولی این شرایط ناپایدار در همان پنج ماه اول سال بعد از تحویل مجلس توسط تیم جدید نمایندگان به فضای متشنج و خراب بخصوص در حوزه مالی رنگ خواهد باخت. فشارهای مالی زیاد بر روی مردم بهترین و مناسب ترین راهکاری است که دولت های دهم و یازدهم هردو در آن شریک هستند و توده عموم مردم را در اقصی نقاط کشور در بر میگیرد و موجب تحرکات و  تشنجات روانی و اجتماعی کشور می شود.

علاوه بر آن فضا بر اساس نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر در خرداد 96 و حاکم بودن فضای ملتهب طبیعی هر دوره در چنین بازه زمانی مازاد بر تشنجات ایجاد شده تجربه ای جدید از جنس فتنه 88 اما با غلظت، عمق و گستردگی بیشتری را به نظام تحمیل خواهد کرد.