دو هفته نا تمام
سه شنبه 26 خرداد ماه 94 شورای شهر کلانشهر تهران موضوعی با عنوان چرایی عدم اقدام شهرداری تهران به انحلال یا ادغام موسسات و مراکز مرتبط با شهرداری طبق مصوبه شورا را بررسی کرد.
به گزارش شورای شهر تهران از 52 مجموعه در دستور کار فقط 17 انحلال انجام شده
که از آن 17 انحلال فقط مستندات انحلال 6 شرکت به شورا ارائه شده است.
(درادامه مطلب...)
مهدی چمران دستور جلسه را وضعیت خانه شهریاران جوان مطرح کرده و خواستار تعیین تکلیف آن می شود. سوالات و گزارشات مختلفی از جمله چرایی فعالیت، موضوعات و چگونگی فعالیت خانه شهریاران در حالی که هیچ گونه ردیف بودجه ای برایش اختصاص داده نشده موجب فوریت نتیجه این مبحث شد، که در نتیجه به پیشنهاد چمران مقرر شد با ارائه گزارشاتی از سوی شهرداری تهران ظرف مدت 2 هفته خانه شهریاران جوان تعیین تکلیف شود که یا به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بپیوندد و یا سرانجامش به انحلال انجامد.
اما از آن روز نه تنها 2هفته بلکه قریب به تکمیل 2 ماه است که هیچ خبری از نتیجه شورا نشد و خانه شهریاران جوان همچنان به فعالیت های مبهم خود ادامه می دهد.
احتمال می رود دلیل این دستورکار شورای شهر تهران مراسمات، برنامه ها و هزینه های گزاف این مجموعه در هفته جوان یعنی 10 روز قبل از برگزاری جلسه شورا بوده است.
خانه شهریاران جوان که در سال 1385 با حمایت شهردار تهران با هدف ساماندهی جوانان شهر تهران تاسیس گردیده است، در حال حاضر توسط رئیس ستاد جوانان کل کشور آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری 92 آقای محمد ابویی مهریزی مدیریت می شود.
این مجموعه که با تلاش برای جمع آوری جوانان و آموزش شهروندی و کمک به مدیریت شهری ادعای بانک اعضای 30 هزار نفر را دارد مسئولیت برپایی برنامه های هفته جوان در تهران داشت. برنامه هایی که با هزینه های گزاف و تشریفات بالا با اهداف نامعلوم اجرا و اتمام یافت!
اما سرانجام این مجموعه چه شد؟ برای چه کار میکند؟ آیا خانه شهریاران جوان نیز همانند "موسسه فرهنگی، هنری، پژوهشی نوای نی" که هیچ مجوز فعالیت فرهنگی را در کشور نداشت برای اهداف سیاسی برپاست؟ نکند حرف آقای کاشانی شود که ترس از رای ندادن 30 هزار جوان در انتخابات باشد؟ اصلا 30 هزار نه! هزار نفر هم نه! این مجموعه چند صد نفر عضو حقیقی با معیار های تعریفیش دارد؟
هزینه های میلیاردی هفته جوان در این اقتصاد مقاومتی از کجا آمده بود؟!!! و...
مدیریت شهری کلان شهر تهران؛
حقیقت را به چه تعریف می کنید؟ شعارها؟ عملکرد ها؟ هدف ها؟
چه چیزی مانع شکستن دستورات خودتان می شود؟ چرا نتیجه معلوم نمی شود؟
حقیقتا کدام جوان؟
بقول یکی از اعضای شورا شاید به سفارش دفتر شهردار، مناطق شهرداری از هزینه خود داده اند اما کدام بودجه و هزینه؟ این پول ها سهم کدام شهروند بود؟ یا کدام طرح؟
آسمان آبی و زمین پاک؟ خط سفید؟ پروژه های عمرانی؟ جشنواره ها و فعالیت های فرهنگی؟ زیبا سازی شهر؟ و شاید نوسازی خانه هایی که هر شب احتمال ریختن آوار بر سر ساکنان مریض حالش را دارد؟ نکند سهم محله هرندی بوده؟ و شاید هم پول اضافه کاری کارگران بی پناهی که شبانه روز زحمت شهرمان را می کشند؟
حقیقتا خواسته هایمان از شهر و شهروند چیست؟ زنده نگه داشتن خون شهدا؟ و یا نه! پایمان کردن خون برادرانی که یک عمر حسرت به آغوش کشیدنش را تا قیامت در دل خواهیم داشت؟!
شهر برای شهروند است و هزینه شهر برای شهروند، هرگونه عدم شفافیت در عملکرد موجب ریزش ستون های این شهر خواهد شد.
امید به آن روز که شهر در دستان شهروند باشد، مدیریت شهری در دستان شهروند باشد، ثمره و سرمایه شهر در خدمت شهروند باشد.
- ۹۴/۰۵/۱۹